.
نزدیک یعنی : نفسهایش گونه ات را گرم کند
غیر از این یعنی ….. دور
.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 237 | ziiba |
![]() |
0 | 206 | ziiba |
![]() |
0 | 267 | ziiba |
![]() |
0 | 199 | ziiba |
![]() |
0 | 200 | ziiba |
![]() |
0 | 210 | rozita |
![]() |
0 | 282 | rozita |
![]() |
0 | 204 | rozita |
![]() |
0 | 161 | rozita |
![]() |
0 | 173 | rozita |
![]() |
0 | 210 | azita |
![]() |
0 | 126 | azita |
![]() |
0 | 108 | azita |
![]() |
0 | 110 | azita |
![]() |
0 | 133 | azita |
![]() |
0 | 109 | sepide |
![]() |
0 | 120 | sepide |
![]() |
0 | 127 | sepide |
![]() |
0 | 115 | sepide |
![]() |
0 | 110 | sepide |
.
نزدیک یعنی : نفسهایش گونه ات را گرم کند
غیر از این یعنی ….. دور
.
چقدر نوازش دست های مهربانت خوب است
و من چه زود دلم برای همه چیزهای خوب تنگ میشود
.
بهشت من آنجاست که تو را
بیشرمانه به آغوش می گیرم
و ساعتها در حرم نفسهایت آرام می گیرم
.
بهشت منی
تو هستی و در زندگی ام معجزه ای رخ داده به نام آرامش
.
.
لـبخند، مساحت کوچکی از صورتت را در بـر می گیرد
امـا مـساحت بـزرگی در دل دیـگران را به خـود اختصاص می دهد
روزتون سرشار از عشق و لبخند آخر هفته تون به شادی
.
قهوه ، چشمان توست
تیره ، تلخ
اما آرامبخش و اعتیاد آور ….!
.
.
وقتی زن میگوید دلم برایت تنگ شده، یعنی دوستت دارد
اگر بگوید دوستت دارد، یعنی دلش برایت تنگ خواهد شد
جمله ” دلم برات تنگ شده ” برای زن عمیق تر از تمام اقیانوس هاست
فهمیدن زن سخت نیست
فقط باید صدای ضربان قلبش را شنید
که عاشقانه می تپد…….نه بی دلیل
.
کل دنیا هم بگویند دوستت دارم بی فایدس
دوستت دارم های تو غوغا میکند
روحم را تازه میکند
.
باور کن کار من نیست
کار دل است
دلم جایی میان نفس هایت گیــــــــر کرده است
.
.
تمام دنیا را گشته ام
کنار تـو اما ، دنیای دیگریست !
.
عزیز بهترین لحظه هایم
هیچ میدانی که عشق گرفتارم شده است
از وقتی که ” من عاشقت شده ام “
.
دوست دارم آنچنان ببوسمت که بگویی ؛ دیوانه
بعد محکمتر ببوسمت بگویی ؛روانی
آنگاه آغوشت را تیمارستانی کنم برای تمام جنونم و عشقم
.
غزل غزل بیاد تو، قدم قدم فدای تو
نفس نفس برای تو، منم همش بیاد تو
.
.
زیـبـاتـریـن لـبـاسـی کـه مـیـتـونـه زن را بـپـوشونـه
بـازوان مـردیـسـت کـه دوسـتـش داره
.
گر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد
از هر جای دنیا چمدان کوچکم را میبندم راه میافتم
ایستگاه به ایستگاه…
مرز به مرز…
پیدایت میکنم ، کنارت مینشینم
بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم
.
و یک روز آنقدر دوستت خواهم داشت
که اسم خانه کوچکمان را
« آغوش » خواهیم گذاشت …
.
.
.
یک حسـی از تو در من هست ، که میـــدانم تو را دارم
.
برای دقیقه های سرد چای دم کن
در فنجان ثانیه های تلخ ، شکر بریز
شاید لحظه های دلخوشی آنقدر نباشد
که فرصت حتی یک تبسم را به نگاهمان وصله بزنند
.
.
صدای گام های تو ضربان زندگی من است
با من راه بیا با تو تشنه زنده بودنم
.
بی شک جهان را به عشق کسی ساخته اند…
چون من که آفریده ام از عشق….
جهانی برای تو…
.
صدا بزن مرا مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار می خواهم باور کنم
مال تو هستم
.