خدا نگران بود که مرد در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود.
خدا میدونست که مرد یادش میره آشغالا رو بیرون ببره
خدا میدونست یه روزی مردنیاز داره یک کسی کنترل تلویزیون رو بهش بده.
خدا میدونست که مرد هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره!…
خدا می دونست آدم، آدم بشو نیست
خدا میدونست که مرد به کسی برای مقصر دونستش برای موضوع سیب یا هر چیز دیگری نیاز داره
خدا میدونست که مانند یک باغبون، مرد برای پیدا کردن ابزارهاش نیاز به کمک داره
خدا میدونست اگه برگ انجیرمرد تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی دیگه نمیخره…
خدا میدونست همونطور که درانجیل آمده است: برای یک مرد خوب نیست تنها بماند
و مهمترین دلیل هم اینه که خدا به آدم نگاه کرد و گفت: من بهتر از این هم می تونم خلق کنم…